سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها با سر مطهر پدر

شاعر : حسن کردی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

آمـدی جـانم به قـربـان شـمـا بابای من            مـهـربانِ ساکـن بر نـیـزه‌ها بـابـای من
چه عجب که نیزه‌ها دست از سرت برداشتند            نازنـیـنم تو کجـا ایـنجا کجـا؟ بابای من


جای تو آغوش من باشد نه در طشت طلا            من بدم می‌آیـد از طشت طلا بابای من
من که دلتـنگ نوازش های دستان توأم            دست هایت را نیاوردی چرا؟ بابای من
حرف هایم را اگر آرام می‌گـویم ببخش            از گـلـویم در نـمی‌آیـد صـدا بابـای من
باورش سخت است اما راه رفتن های من            سخت گردیده برایم بی‌عـصا بابای من
ماجرای کوچه‌های شام پیرم کرده است            چـشم های بی‌حـیا کُـشـته مرا بابای من
تو به روی نیزه‌ای و من به روی ناقه‌ای            می‌شنـیـدم می‌شـنـیدی ناسـزا بابای من
از لـباس خاکی عـمه خجـالت می‌کـشم            بعد من گاهی به دیـدارش بیا بابای من

 

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و تحریفی بودن قصۀ افتادن حضرت رقیه از ناقه و رفتن زجر و .... حذف شد، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



خسته‌ام من از طناب و از عذاب بی‌کسی            خسته‌ام از زجر پست بی‌حیا بابای من



بیت زیر به جهت حفظ بیشتر شأن اهل بیت تغییر داده شد



از لـباس پـارۀ عـمه خجـالت می‌کـشـم            بعد من گاهی به دیـدارش بیا بابای من